نقاشیهای سقف کلیسای سیستین، تجلی عمیقترین احساسات انسانی و پیوندی معنوی با خداوند را به تصویر میکشند. این آثار هنری، نه تنها به لحاظ فنی و زیباییشناسی بینظیرند، بلکه حاوی پیامهایی فلسفی و مذهبی هستند که بیننده را به تفکر و تأمل وامیدارند.
کلیسای سیستین یک کلیسای کوچک در کاخ حواری، اقامتگاه رسمی پاپ در شهر واتیکان است. این کلیسا که در اصل به عنوان Cappella Magna (“نمایشگاه بزرگ”) شناخته می شود، نام خود را از پاپ سیکستوس چهارم گرفته است که آن را بین سال های 1473 و 1481 ساخته است. امروزه، این مکان محل برگزاری کنفرانس پاپ است، فرآیندی که طی آن یک پاپ جدید انتخاب میشود. شهرت کلیسای کوچک عمدتاً در نقاشی های دیواری است که فضای داخلی آن را تزئین می کند، به ویژه سقف کلیسای سیستین و آخرین داوری، هر دو اثر میکل آنژ.
برای هر بازدیدکننده ای از کلیسای سیستین، دو ویژگی بلافاصله و غیرقابل انکار آشکار می شود: 1) سقف واقعاً بلند است و 2) نقاشی های زیادی در آنجا وجود دارد.
بین سالهای 1508 و 1512، تحت حمایت پاپ جولیوس دوم، میکل آنژ سقف کلیسا را نقاشی کرد، پروژه ای که مسیر هنر غربی را تغییر داد و به عنوان یکی از دستاوردهای هنری مهم تمدن بشری در نظر گرفته می شود. شهرت نقاشی های میکل آنژ از زمانی که پنج قرن پیش نمایش داده شد، بازدیدکنندگان زیادی را به کلیسای کوچک کشانده است.
تغییر در سبک
در سال 1510، میکل آنژ یک سال از نقاشی کلیسای سیستین استراحت کرد. نقاشی های دیواری نقاشی شده پس از این وقفه به طور مشخص با نقاشی هایی که او قبل از آن کشیده است متفاوت است، و نمادی از آنچه ما هنگام تصور نقاشی های کلیسای سیستین به آن فکر می کنیم، هستند. اینها نقاشیهایی هستند، مانند آفرینش آدم، که در آن روایتها تنها به چهرههای اساسی که در مقیاسی تاریخی به تصویر کشیده شدهاند، خلاصه شدهاند. به دلیل این تغییرات، میکل آنژ قادر به انتقال حس قوی احساسی است که از کف کلیسا قابل درک است. در واقع، چهره مهیج خدا در سه نقاشی دیواری که جدایی تاریکی از نور و خلقت آسمان ها و زمین را به تصویر می کشد، قدرت را در سراسر بدن او می تاباند و حرکات نمایشی او به بیان داستان پیدایش بدون افزودن جزئیات اضافی کمک می کند.
موضوع نقاشی ها
آفرینش جهان
در سه نقاشی اول، میکل آنژ داستان خلقت آسمان ها و زمین را بیان می کند.
سقوط آدم و حوا
پس از آن آفرینش آدم و حوا و اخراج از باغ عدن.
سرنوشت انسان
سرانجام داستان نوح و طوفان بزرگ است.
نجات قوم یهود
چهار گوشههای آویزان قسمتهای خشونتآمیز را نشان میدهند که در آن قوم اسرائیل از دست دشمنان یا از راههای گناهآمیز خودشان نجات یافتند.
پیامبران و سیبیل ها
پیامبران بنی اسرائیل و سیبیل های جهان بت پرست آمدن مسیح را پیشگویی کردند. هر دو توسط میکل آنژ به عنوان نشانه ای از اینکه مسیح (عیسی مسیح) نه فقط برای یهودیان، بلکه برای غیریهودیان (مردم غیر یهودی) نیز خواهد آمد، آورده است.
اجداد مسیح
نقاشیهای اجداد مسیح در سقف کلیسای سیستین، نسلهای پیشین و انتظار ظهور منجی را به تصویر میکشند. این چهرهها با ژستها و حالات مختلف، پیوند تاریخی و معنوی ایمان مسیحی را بازگو میکنند.
آخرین دیوار داوری
این نقاشی روز رستاخیز و داوری نهایی انسانها را نشان میدهد، جایی که مسیح سرنوشت ارواح را تعیین میکند. این اثر، شامل تصاویری از بهشت و جهنم است و به سرنوشت نیکوکاران و گناهکاران اشاره دارد.
ضرورت بررسی نقاشی ها
تحلیل نقاشیهای سقف کلیسای سیستین از منظر آسترولوژی تکاملی و روان شناختی اهمیت زیادی دارد. آسترولوژی تکاملی به سفر روح در طول زندگیهای مختلف، یادگیری کارما و رشد آگاهی میپردازد و سقف سیستین بهویژه با تصاویری از آفرینش، گناه اولیه و روز داوری، مراحل چالشبرانگیز این سفر روحی را نمایان میسازد. از سوی دیگر، تحلیل فرویدی این آثار میتواند بر جنبههای سرکوبشده، تعارضات درونی و امیال ناخودآگاه متمرکز شود؛ به عنوان مثال، “جدایی نور از تاریکی” به کشمکشهای درونی میان خودآگاه و ناخودآگاه اشاره دارد که در نظریه فروید به صورت کشمکش میان اصل لذت و واقعیت دیده میشود. همچنین یونگ، با توجه به نظریه ناخودآگاه جمعی و کهنالگوها، این تصاویر را نمایانگر نیاز انسان به دستیابی به فردیت و برقراری تعادل میان نیروهای متضاد روانی میبیند. با تحلیل این آثار از منظر دیدگاه های فوق، میتوان به فهم عمیقتری از ریشههای ناخودآگاه، تحول روحی و انگیزههای نهفته در روان انسان دست یافت؛ این آثار بهطور نمادین، آیینهای از نیازهای روانی و مسیر تکاملی انسان در طول زندگیهای مختلفاند.
بدون دیدگاه