نبرد”داود و جالوت”
بررسی نبرد برای پیروزی
اگوست کنت جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی، اثباتگرایی را عامل اساسی پیشرفت انسان دانسته و مدعی بود که از طریق مشاهده و آزمایش و مقایسه میتوان موفق به کشف پدیدارهای اجتماعی شد . به نظر او در انسان دو تمایل خودخواهی و دگرخواهی وجود دارد که حس دگرخواهی انسان، تمدن را به وجود می آورد.و طبق قانون طبیعی بقای اصلح، بشر ناگریز از جنگیدن است، و این از خصوصیات طبع بشری است. کلیه جنگهای پنج قرن قبل از میلاد مسیح که جنگ بین تمدنهای مختلف بوده است، یک اصل اساسی پویایی اجتماعی است. پس جنگ از بین نخواهد رفت ونباید هم از بین برود.
در تاریخچه درگیریها و مناقشات، از «رامنشدنیترین منازعه» میان فلسطینیها و اسرائیلیها یاد میشود .در قرن ۱۷ قبل از میلاد مسیح سه نفر به عنوان ایلخانها و بزرگان قوم یهود به اسمهای ابراهیم، اسحاق و یعقوب در منطقهای به اسم کنعان ساکن شدن. منطقهای که بهش الان میگیم اسرائیل، کرانه باختری و نوار غزه، بخشهایی از لبنان، سوریه و اردن. رهبران در همان زمان نام های سرزمین فلسطین، سرزمین مادری یا سرزمین موعود را بر این منطقه ها گذاشتن. ابتدا سلطنت در اسرائیل شکل گرفت و جنگی میان اسرائیل و فلیسطینیها آغاز شد و با شکل گیری سلطنت در اورشلیم تا به امروز نیز ادامه دارد.
در مجموعه کتابهای مقدس مسیحیان، یهودیان، سامریان و چندی دیگر از ادیان و در قرآن که کتاب مقدس مسلمانان است روایت های تاریخی از این جنگ ها بیان شده. هنرمندان زیادی آثار ارزشمندی از این آیه ها به تصویر کشیده اند . نقاشی داود و جالوت از شاهکارهای بزرگ میکل آنژ در سقف کلیسای سیستین است که با الهام گرفتن از کتاب مقدس به تصویر درآمده . این نقاشی نه تنها یک شاهکار هنریست، بلکه به عنوان پلی برای درک عمیقتر مفاهیم روانشناسی و نمادهای آسترولوژی نیز عمل میکند. پس با من همراه باشید تا به جزئیات این اثر هنری بپردازیم.
سقف کلیسای سیستین
کلیسای سیستین در کاخ واتیکان در شهر واتیکان در شهر رم، ایتالیا واقع شده است تقریباً در سال 1473 ساخته شد و در حدود سال 1481 به دستور پاپ سیکستوس چهارم تکمیل شد. کلیسای مستطیل شکل سیستین با ارتفاع بیش از 20 متر، طول حدود 40 متر و عرض بیش از 13 متر بنا شد . بسیاری از منابع همچنین بیان می کنند که اندازه گیری های آن بر اساس معبد شاه سلیمان بوده است. برای هر بازدید کننده از کلیسای سیستین دو ویژگی غیرقابل انکار پر رنگ است، 1) سقف واقعاً بلند است و 2) نقاشی های زیادی در آنجا وجود دارد. سقف داستان پیدایش کتاب مقدس را روایت می کند. لحن مقدس سقف، با تصاویری به 33 قسمت مجزا تقسیم شده است و هر فضا با یک صحنه متفاوت نقاشی شده است.در فضای چهار گوشه سقف ،چهار صحنه از داستان های عهد عتیق ترسیم شده است که در مثلث سمت راست تصاویر داوود و جالوت دیده می شود. سبک نقاشی ها، متعلق به جنبش هنری “رنسانس عالی” است. این تابلوی مذهبی با ابعاد 570 در 970 سانتی متر بخشی از مجموعه نقاشی های نمازخانه سیستین است. این اثر هنری صحنه کتاب مقدس را در ترکیبی دراماتیک و پویا به تصویر می کشد داود یک چهره جوان و مصمم در حال بریدن سر جالوت غول پیکر است. او نوجوانی چوپان و بدون توانایی های رزمی از سپاه اسراییل و جالوت پهلوان قوی هیکل سپاه فلسطین است که کسی جرعت مقابله شدن با او را ندارد و جالوت با دیدن جسته نحیف و کم سن و سال داود او را جدی نمیگیرد ولی داود در یک لحظه با دریایتی سنگ ریزه ایی به پیشانی جالوت پرتاب میکند که بر زمین میافتد و داود به وسیله شمشیر خود پهلوان سر از تنش جدا میکند و داود نبی از همان لحظه پیروزی در میان قوم اسراییل محبوب میشود .
میکل آنژ و استراتژی هایش
میکل آنژ به عنوان بزرگترین هنرمند زنده در طول حیات خود و همچنین از آن زمان تاکنون به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان تمام دوران شناخته می شود و تعدادی از آثار او در نقاشی ،مجسمه سازی و معماری ،در زمره مشهورترین آثار موجود قرار دارند. اگرچه نقاشیهای دیواری روی سقف کلیسای سیستین واتیکان احتمالاً شناختهشدهترین آثار او هستند اما این هنرمند اساساً خود را یک مجسمهساز میدانست. میکل آنژ مردی عمیقاً مذهبی بود که اغلب برای کلیسا کار می کرد. یک کاتولیک سخت گیر که لحن بسیاری از کارهایش به وضوح معنوی است. هنگامی که پاپ ژولیوس دوم به میکل آنژ دستور داد تا سقف کلیسای سیستین را نقاشی کند، این هنرمند تمایلی به انجام این کار نداشت، زیرا در نقاشی دیواری مهارت نداشت. میکل آنژ پیشنهاد کرد که نقاشان دیگری مانند رافائل این نقاشی را انجام دهند. با این حال طبق گزارش ها، پاپ اصرار داشت که میکل آنژ باید سقف کلیسای سیستین را نقاشی کند. استعداد میکل آنژ ریشه در مهارت های او داشت .او از اولین هنرمندانی بود که اجساد انسان ها و حیوانات را تشریح کرد تا بفهمد بدن انسان از درون چگونه به نظر می رسد .آنگونه که او می توانست شخصیت ها را از سنگ بیرون و به تجسم بکشد مهارتی خیره کننده است ، قابلیت منحصر به فرد او در تلفیق توجه به کلیات و جزییات را آشکار میکند. با ارزیابی وضعیت پزشکی او تشخیص ها شامل همه چیز از نارسایی مزمن کلیه گرفته تا اختلال طیف اوتیسم را نشان میدهد، اما اغلب متخصصان تشخیص داده اند که میکل آنژ از افسردگی رنج می برد. علیرغم این مشکلات روحی و جسمی میکل آنژ به طریق مختلف در زندگی خود پیشرفت کرد. او فعالیت هنری خود را در جوانی آغاز کرد که پیشرفت های او بسیار امیدوار کننده بود. به نظر می رسد که میکل آنژ نمونه بارز هنرمندی است که در مواجهه با افسردگی آثار بزرگی خلق کرد .به عنوان مثال، داود را میتوان از دریچهی دید هنرمندی که درباره «لحظهای مبهم، تجربه نشده، پرتنش و احساسی » خلق میکند،تحلیل کرد که منعکسکننده ذهن خود هنرمند در آن زمان است.بنابراین شاید افسردگی توانسته به او بینشهایی نسبت به احساسات انسانی بدهد که به او اجازه ساخت شخصیت های قدرتمندی میدهد. او خود را به عنوان فردی که هنرمند بودن سرنوشت و رسالت اوست معرفی میکند .میکل آنژ همیشه افراد را با توانایی های خود شگفت زده میکرد و آثاری بی نظیر را خلق کرد او نه تنها هنرمندی با مهارت استثنایی و اخلاق کاری خستگی ناپذیر بود بلکه قهرمانی بود که به شدت از برند خود آگاه بود و از آن مراقبت می کرد استراتژی میکل آنژ به صورتی بود که او رقابت را تحمل نمی کرد و همیشه تلاش میکرد تا سطح هنری آثارش را آنچنان بالا ببرد که خود را با دیگران غیرقابل مقایسه بسازد همانطور که لیندا موری در بیوگرافی او می گوید: “میکل آنژ مانند هیچ کس قبل یا بعدش نبود او از خود کهن الگوی جدیدی به جای گذاشت،” فداکار، منزوی، تنها، عذاب کشیده وآزار دیده، ناراضی و شکست ناپذیر.”برخی می گویند، او تلاش می کرد تا جوهر عواطف انسانی و مبارزه بین خیر و شر و ماهیت وجود را به تصویر بکشد.با وجود این او در دورانی که مردان به ندرت به پنجاه سالگی می رسیدند، تقریباً نود سال عمر کرد و در طول عمر خود به عنوان یک هنرمند فعال بود. طول عمر او هدیه ایی پربار به دنیای هنر است.
خلق “نبرد داود و جالوت” بر روی سقف سیستین
میکلانژ تصمیم گرفت با استفاده از تکنیک نقاشی دیواری فرسکو که از گیرلاندایو آموخته بود، تکنیکی که شامل اعمال رنگدانه بر روی گچ مرطوب است، به این معنی که قبل از خشک شدن گچ باید سریع و دقیق کار انجام شود و شاهکاری را خلق کند که قرن ها دوام آورده و آزمایش زمان را تحمل کرده است. هنرمند در این تکنیک چهره ها را به قدری واضح نقاشی کرد که تقریباً سه بعدی به نظر می رسیدند. او تعادل خیره کننده ای بین جزییات و کلیات در مفهوم و در شکل و رنگ ایجاد کرد . در نقاشی های دیواری میکل آنژ، عذاب و عشق خدا به طور مساوی نشان داده شده است.
این اثر هنری که نماد پیروزی ایمان و شجاعت بر قدرتی بی رحم است، تنش و احساسات را از طریق فرم های عضلانی و ژست ها بیان کرده که مشخصه آثار میکل آنژ است. صحنه، لحظه ایی از پیروزی و قدرت اخلاقی را به تصویر می کشد که با توجه به جزئیات آناتومی و استفاده استادانه از تکنیک نقاشی ارائه شده است. این نقاشی دیواری، مانند سایر نقاشی های کلیسای سیستین، عظمت و عمق معنوی هنر رنسانس عالی را نشان می دهد. سر بریدن جالوت از روزگار آگوستین مقدس، به معنای پیروزی مسیح بر شیطان بود. میکل آنژ به ما اجازه میدهد تا به اردوگاه فلسطینیها نگاه کنیم که نماد آن یک چادر است که تا حدی دیده میشود . داود بر روی جالوت مستعد و درمانده قدم برمی دارد و تقابل نور و تاریکی به وضوح دیده میشود. این تقابل نه تنها به لحاظ بصری جذابیت خاصی به اثر میبخشد، بلکه به عمق مفهومی آن نیز میافزاید. در این نقاشی نور به عنوان نمادی از” خیر و الهامبخش”، و تاریکی نمایانگر “چالشها و موانع انسانی”، به تصویر کشیده شده است .خاکستری کم رنگ پشت زمینه به همراه رنگ لباس ها درخشندگی زیادی را به وجود آورده است. داود لباس آبی آسمانی با نورهای آبی ملایمتر پوشیده است و شنل زیتونی غیرمنتظرهای از روی شانههایش شناور است، در حالی که جالوت در لباس سبز روشنتر ظاهر میشود که اکنون به شدت اکسید شده و خاکستری مایل به آبی دارد . آستینهای چند رنگ او درخشان هستند که از بیرون سفید با نوارهای طلایی و از زیر نارنجی است. این جسم های روشن در بازی با زمین وسایه های خاکستری کم رنگ و تیره چادر، ملایم تر می شوند.
روانشناسی و آسترولوژی در نبرد داود و جالوت
وقتی به تحلیل روانشناسی این نقاشی میپردازیم، اولین چیزی که به چشم میآید، اعتماد به نفس بالای داود است. با اینکه داود در ظاهر ضعیف و بدون تجهیزات جنگی بود، اما با قلبی پر از ایمان و اطمینان به خداوند به مبارزه رفت. این اعتماد به نفس و ایمان، همان چیزی است که باعث پیروزی او شد و نشاندهنده ارتباط عمیق او با باورهای معنویاش است. ایمان داود به خداوند، نیرویی فراتر از قدرتهای جسمانی به او عطا کرد. آسترولوژی تکاملی این ایمان را به عنوان نیرویی محرک میداند که میتواند موانع را به فرصت تبدیل کند. داود با تکیه بر این ایمان، توانست در برابر جالوت، که نمادی از چالشها و دشمنان بزرگ است، ایستادگی کند. این موضوع به وضوح اهمیت آسترولوژی تکاملی را در درک قدرت درونی و تحول شخصیت داود نشان میدهد. ارتباط داود با نمادهای آسترولوژیکی، مانند خورشید و مریخ، نیز در این اثر مشهود است، جایی که ستارهها و سیارات به عنوان نمادهایی از قدرتهای درونی و مسیرهای تحول حضور دارند و تبلوری از رشد و تکامل شخصیت فردی را به تصویر میکشند. این اثر هنری به یک روایت تاریخی با بررسی ویژگیهای انسانی، چون شجاعت و آزادی نیز میپردازد. عنصر آتش با انجام و عمل در سرازیر شدن انرژی و ایده ها در جهان به صورت تجربیات جدید عمل میکند و داود با عنصر آتش همراستا است. داود با ایمان راسخ به خداوند، نمایانگر ارادهایی است که هیچ مانعی نمیتواند آن را متوقف کند. این ایمان به او قدرتی میبخشد که توانسته است بر جالوت، غول بیرحم و قدرتمند غلبه کند. این نمادگرایی با مفاهیم آسترولوژی تکاملی هماهنگ است که بر رشد و تکامل روحی و فردی تمرکز دارد. در این دیدگاه، داود به عنوان مثالی از فردی است که از طریق تجربههای زندگی و با اتکا به اراده و شجاعت به رشد روحی دست یافته است.
نقش خطوط در نمایش تحول شخصیت
خطوط در این اثر هنری به شکلی طراحی شدهاند که جنبههای مختلف شخصیت داود را به نمایش میگذارند. خطوط منحنی و پیچیده، نشاندهنده چالشها و پیچیدگیهای مسیر تکامل هستند، در حالی که خطوط مستقیم و قاطع، سمبلی از اراده و تصمیمگیری محکم میباشند. این ترکیب هنرمندانه از خطوط، بیننده را به تفکر در مورد چگونگی مقابله با چالشها و حرکت به سوی تکامل فردی دعوت میکند.
تجسم موانع مادی و ترسهای درونی
در تحلیل آسترولوژی تکاملی ، ترسهای درونی و موانع روانی که فرد باید بر آنها غلبه کند تا به رشد و تکامل برسد، سمبلی از اضطرابها و نگرانیهایی است که درون هر فردی نهفته است،علاوه بر ترسهای درونی، موانع مادی نیز در مسیر زندگی بر سر راه افراد قرار میگیرند که این موانع میتوانند به شکل مشکلات مالی، محدودیتهای اجتماعی یا حتی فشارهای فرهنگی بروز کنند. در نقاشی “نبرد داود و جالوت”، این چالشها بهصورت واقعگرایانه و ملموس به نمایش درآمدهاند حرکات داود نه تنها به عنوان نمادی از پیروزی در نبرد فیزیکی، بلکه به عنوان استعارهای از پیروزی بر چالشهای درونی نیز قابل تعبیر است. این حرکات پویا، نمایانگر تلاش مستمر برای رشد و تغییر است که هر فرد در مسیر زندگی خود تجربه میکند. خطوط قوی و واضح در این اثر، شجاعت و اراده داود را به خوبی نشان میدهند.بهگونهای که بیننده بهخوبی میتواند با این مبارزه بیرونی همذاتپنداری کند. فرم دست چپ جالوت که تحت فشار و تلاش بر زمین گره خورده است نشان از عنصر خاکی دارد که برای برآوردن نیازهای اساسی به دنیای ماده گره خورده و نیاز به ثبات و استحکام دارد و برای حفظ بقا تلاش میکند .
نقش آسترولوژی تکاملی در تبیین تقابل نور و تاریکی
آسترولوژی تکاملی به بررسی تأثیر نیروهای کیهانی بر سرنوشت و روان انسان میپردازد و میتواند درک عمیقتری از نقاشی سقف سیستین فراهم کند. در این چارچوب، نور و تاریکی نمادی از نیروهای متضاد کیهانی هستند که در نبرد همیشگی برای تسلط بر سرنوشت انسان قرار دارند. این دیدگاه به تحلیل تقابل در آثار میکلآنژ کمک میکند و نشان میدهد که چگونه هنرمند با استفاده از این دوگانگی توانسته به شکلی هنرمندانه، سفر روحانی انسان را به تصویر بکشد.در این اثر هنری نور داخل چادر نماد خورشید است که از پشت بر داود میتابد و تاکیدی بر میل به درخشش و شکوفایی درونی او دارد .
تاثیرات خورشید و مریخ در تحلیل شخصیت داود
در کنار خورشید، مریخ نیز نقشی کلیدی در تحلیل شخصیت داود ایفا میکند. مریخ که به عنوان نماد پویایی و مبارزه شناخته میشود، نشاندهنده توانایی داود در مقابله با دشواریها و موانع است. مریخ در کهن الگوی قوچ با انرژی قدرتمند خود برای شکستن الگوهای گذشته و جستجو های جدید برای رسیدن به بیداری و آگاهی عمل میکند تا با اعتماد به نفس در داود و ابتکار عمل و تجربه در ابعاد جدید سفر قهرمانانه را شروع کند . این سیاره با انرژی پویا و خشم متعادل شده ، به داود کمک میکند تا با اراده و پشتکار به اهداف خود دست یابد. در تحلیل شخصیت داود،کهن الگوی لئو بیشترین هماهنگی را یادآور میشود .سفر قهرمان اینجا با کشف سرنوشت خاص خود در چالش ها و رنج ها که انگیزه های رشد هستند انجام میشود جایی که روی سطح شخصیت کار میشود تا با کشف خود و توانایی های خود به صورت عینی، احساسات به ثبات برسد.سنگ قلاب افتاده بر زمین ،استفاده از مهارت داود را نشان میدهد که با تکیه بر خود هویت واقعی خود را به تصویر درآورده است. خورشید به عنوان نماد اصلی قدرت، اراده و هویت فردی نقش بسزایی ایفا میکند. خورشید، که در آسترولوژی به عنوان نماد نور و آگاهی و نیروی حیات شناخته میشود، بازتابی از روحیه پیشرو و تواناییهای رهبری داود است.حضور ناظرین در پشت صحنه نبرد نشان از مورد توجه قرار گرفتن قهرمان دارد این عنصر آسمانی، داود را به فردی با اعتماد به نفس و اراده قوی تبدیل میکند، که در نقاشی “نبرد داود و جالوت” به وضوح دیده میشود.
اثباتگرایی در آسترلوژی تکاملی
عزم راسخ نیز بهعنوان یک عامل کلیدی در مبارزات درونی و بیرونی برای رسیدن به اصالت وجود مطرح است. در چارچوب آسترولوژی تکاملی، عزم راسخ به ما کمک میکند تا مسیر زندگی خود را با اطمینان و استواری دنبال کنیم. این ویژگی به ما امکان میدهد تا حتی در مواجهه با سختترین چالشها، مانند نبرد داود و جالوت، از مسیر خارج نشویم و به هدف نهایی خود برسیم. به طور کلی، نقاشی “نبرد داود و جالوت” بر سقف سیستین، شاهکاری است که از زاویه روانشناسی و آسترولوژی تکاملی، به ما یادآوری میکند که ایمان و اراده قوی، کلید موفقیت در زندگی هستند. داود با شجاعت و اعتماد به نفس، به ما نشان میدهد که چگونه میتوان با تمرکز بر توانمندیهای درونی و ایمان به خود، بر ترسها و موانع بزرگ غلبه کرد. این نقاشی به عنوان نمادی از ایمان و عزم راسخ، الهامبخش هر فردی است که در جستجوی پیروزی بر چالشهای زندگی است.
نوشین روستازاده شیخ یوسفی (خردجوی آسترولوژی تکاملی)
https://venusschool.net/%d8%a2%d9%88%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%9b-%da%a9%d8%a7%d9%88%d8%b4-%d8%-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%be%d9%86%d9%87%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%82%d9%81-%da%a9/af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa
از مطالعه مقاله نبرد داود و جالوت بسیار لذت بردم
دریچهای تازه برای درک یک شاهکار هنری
من به آثار میکل آنژ علاقه زیادی دارم اما هرگز از این زاویه به آثار شگفت انگیز این هنرمند نگاه نکرده بودم
سپاس فراوان از سرکار خانم نوشین روستازاده
واقعا به قلم روان و بسیار تاثیر پذیر نوشته شده است
مخصوصا قسمت جالب مقاله که هنرمندی میکل آنژ پرداخته است
مقاله بسیار روان و شیوا نوشته شده و تحلیل بسیار زیبای نویسنده از روابط متقابل و تاثیر ایمان و اعتماد به نفس در تکامل و رشد انسان بسیار جذاب می باشد منتظر تحلیلها ومقالات بیشتری از نویسنده توانمند هستم
بسیار مفید .عالی 👍👍
اینکه نقاشی ها و آثار هنری از دید روانشناسی و آسترولوژی
تحلیل میشوند. و همچنین نمادهای سیاره ای در اثر بررسی شده و با نگاه جدید به آن اثر دقت میکنیم بسیار لذت بخش است.ممنون از تحلیل زیبای نبرد داوود و جالوت
از مطالعه این مقاله زیبا بسیار لذت بردم . عالی و مفید بود .
مقاله عالی بود از هر جمله میشد حس کرد که روی موضوع کار شده و علاقمند میباشید . موفق و موید باشید
مقاله ی جالبی بود قسمت معمی شناسی خطوط را دوست داشتم
👏🏼👏🏼👏🏼
بسیار عالی👏🏻👏🏻
بسیار عالی و مفید 👌موفق باشید
مقاله ی جالبی بود قسمت معمی شناسی خطوط را دوست داشتم
درود بر شما خانم روستازاده عزیز،
به حتم همانطور که گفته اند ، واژه ها قلاب هایی هستند که ایده ها را به آنها آویزان می کنیم. آنچه من حس کردم، شور و هیجانی است که شما به واژه ها آویزان کرده اید، این شور و هیجان در جمله ها جاری و ساری است.
کار اسطوره شناسی و نقد و تفسیر هنری هنرمند نام برده شده و نشانه شناسی هنری آثارش به عنوان بخشی از تاریخ بشری قابل تامل و اندیشه ورزی است.
اما آنچه در دوران معاصر در خرد جمعی ما نقش پرنگ تری یافته است، اصل “تغییر” و “دیالکتیک” بودن پدیده هاست.
به باور من کوته اندیش، جوامع بشری از باورها به صورت های فلکی و تاثیر آنها بر غلبه بر درد ها و رنج ها ، برای اصل برابری در جوامع به جد کوشیدند هر چند هنوز در بسیاری از جوامع التیام دردها و رنج ها محقق نشده است.
تغییرات، ریشه در جامعه دارد، برای حرکت در چرخه رشد، باید بستر جامعه متحول شود، جنبش های اجتماعی مدام در حال دگرگونی هستند و تا بستر اصلی رشد یعنی جامعه را محیط مناسب تری کنند.
دردها، رنج ها در بعد فردی ریشه در جوامع انسانی دارد و تا جامعه بستری مناسب برای رشد و آگاهی نشود، رنج های انسانی پایان پذیر نخواهند بود.
بطور خلاصه هرچند زیبا شناسی هنری این آثار انسان معاصر را به وجد می آورد، اما برای رسیدن به روشنایی باید تاریکی را از جامعه ریشه کن کرد، و این میسر نخواهد شد جز اینکه خود جامعه همچون یک موجود زنده تغییر کند و نابرابری ها، دردها و تالم ها را پس بزند.
در چند بیتی از حضرت حافظ، اینگونه می توان پی برد که “تغییر” مقدم بر “تقدیر” شاکله سازنده جوامع است:
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می کنند
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر
کاین کارخانه ای ایست که تغییر می کند.
به هر روی از عشقی که در پس واژه ها بود حظ فراوان بردم.
امید به روزهای روشن برای شما
سبز و جان آگاه باشید.
بسیار عالی
تلفیق آسترولوژی و روانشناسی شاهکار هنری و تفسیر توانمند خانم روستازاده عزیز بسیار جذاب بود و لذت بردم.
مقاله «شروع سفر قهرمان» بهطور خلاقانه نبرد داوود و جالوت را از دیدگاه آسترولوژی بررسی کرده و این داستان را از سطح یک روایت اسطورهای به سطحی عمیقتر و تحلیلی ارتقا داده است. نویسنده با نگاه دقیق به نمادهای موجود در داستان، به تطبیق آنها با اصول آسترولوژی پرداخته و از این طریق پیوند جالبی میان حکمتهای باستانی و دانش آسمانی ایجاد کرده است. تحلیل مفهوم قهرمان در این مقاله، بهویژه بر چالشهای درونی و بیرونی که در مسیر تحول و رشد هر فرد وجود دارد، تأکید دارد.
یکی از نکات برجسته این مقاله، تلاش برای پیوند داستان داوود و جالوت با الگوهای کیهانی و معنایی است که به مخاطب کمک میکند با عمق بیشتری به مفاهیم داستان فکر کند. همچنین، رویکرد نویسنده در استفاده از آسترولوژی بهعنوان یک ابزار تحلیلی نوآورانه و جذاب است و بهخوبی نشاندهنده تسلط او بر این حوزه است.
مقاله از نظر محتوایی بسیار غنی و عمیق است، اما شاید توضیحات بیشتری درباره تأثیرات عملی آسترولوژی در زندگی روزمره خواننده ارائه شود تا کاربرد این مفاهیم ملموستر شود.
مقاله آموزنده و مفید بود .ابعاد شخصیت ، ذهن و روان و هنر با تلفیق آسترولوژی رویکردی خلاقانه و جذاب میباشد که در متن بسیار قابل فهم بود ودر من خواننده مطالب همراه با تصویرگری ذهنی تداعی میشد و سفری به دنیای هنر ، روان به همراه این علم جذاب می باشد . به امید موفقیتها و پیشرفت روز افزون خانم روستازاده که با علاقه و انگیزه ی بسیار قدم به این عرصه نهادن .